💬 سِ.نُق.طِه؛

ساخت وبلاگ

امکانات وب

کلمه‌ها ازم کلافه‌ان، دیگه نمی‌شه ازت نوشت. چقدر باید زمان بگذره که مقصر خستگی‌ بقیه هم نباشی؟ 💬 سِ.نُق.طِه؛...
ما را در سایت 💬 سِ.نُق.طِه؛ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3-nogh-teh بازدید : 51 تاريخ : يکشنبه 11 دی 1401 ساعت: 18:19

اگه قد من کشیده بودی ... نمی‌تونستی تکون بخوری ا نعشگی دردزندگیم ادامه داره اما ... هنوزم حمل می‌کنم توی سینه خستگی مرگ رویادمه رفتن ها رو ... لحظه‌های غمگین دفترام رومن ... اگه سخته برام عزم الان ... چون ... یادمه قبلا ها رورو سیاهم پیش موهای سفیدم ... پیش کودک درونمپیش به موقع رسیدن ... جلو سیگارای کشیده‌مجلو سیاهی ریه‌هام ... و آرامش که طرفش نمی‌رمهرچی عجله می‌کردم دیر می‌شد باز ... یه تولد توی تنم پیر می‌شد بازوقتی گوشت روح منو می‌برید ... این رنج بی‌وجدان سیر می‌شد بازخوشحالی چه باختی می‌داد ... وقتی اخم ابروهام رو آشتی می‌دادروانیم ولی دنیا منو عادی می‌خواست ... نمی رقصیدبهش می گفتم ساز چی می خوای ... ها؟!دنیا به ساعت اتاق من خوابیده ... کرختی بهم پا می‌دهراه می‌ره باهام ... بهم جا می‌ده ... خوشبینیم وا می‌رهتا می‌شه فردا واسه دیدنم ... صابون دل ما رو سوهان روح ساییدهدیگه نقاب نمی‌زنم ... دل به آب نمی‌زنم ... حس خرج نمی‌کنم اتفاق نمی‌خرم ... من اهل پروازم ... افته پریدن ... از رو چاله‌ها نمی‌پرمهر قدم ریسک سقوطمه ... ازهمه‌‌ی که چی بشه‌ها ... که چی ترمپرده‌ها رو می‌کشم ... تا که هیچ‌کسی نیاد به دیدنمترسناکه سیرم ا نفس بی‌رمق ... این رمان مضطرب رو می‌زنم ورقشیونم تنم ... داد من بیداد منم ... هرچی بوده کاشته‌م ... منتظر جوونه‌مفکر چیدنم فقط ... فهمیده شدن توهمه ... نمی‌کنم جستجو ... واسه گفت‌و‌گومن ا دیالوگ فراری‌ام ... خونه‌م نوک برج زهر مارتو نظرم کل کنایه و نیش‌ها خنده‌داردلم ابره ... زبونم طغیان سیل سیلاب‌هااز کلمه‌های غیر واقعی ... چیزی نموند جز خرابه‌ایهر چی می‌شنوی ... جنازه‌ی جمله‌های امیدواریمهمی‌بینی ... هنوز جسدشون هست ... گرمای نفس‌شون هستبوی تلاش‌ها و عرق‌شون 💬 سِ.نُق.طِه؛...ادامه مطلب
ما را در سایت 💬 سِ.نُق.طِه؛ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3-nogh-teh بازدید : 155 تاريخ : يکشنبه 11 دی 1401 ساعت: 18:19